English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3730 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Are animals able to think ? آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
registering U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
register U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registers U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
colony U گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
standards U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
off balance <idiom> U فراهم نکردن ،قادربه ملاقات غیرمنتظره نبودن
zootechny U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechnics U روش تربیت ورام کردن جانوران
zootechnics U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
verminate U تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
zootechny U روش تربیت و رام کردن جانوران
outbreed U جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
carriers U 1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
carrier U 1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
zootechnician U کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
up to it/the job <idiom> U مناسب بودن ،برابربودن ،قادربه انجام بودن
cad U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
faunology U جانوران
herbivora U جانوران علفخوار
faunis U الهه جانوران
faunistic U وابسته به جانوران
lights U ریه جانوران
kits U بچه جانوران
invertebrata U جانوران بی مهره
implacentalia U جانوران بی جفت
zooplankton U جانوران شناور
menageries U نمایشگاه جانوران
zoodvnamics U فیزیولوژی جانوران
halobiont U جانوران اب شور
vermin U جانوران موذی
animal kingdom U جهان جانوران
faunae U مربوط به جانوران
kit U بچه جانوران
menagerie U نمایشگاه جانوران
arachnida U جانوران عنکبوتی
animals kingdom U جهان جانوران
bimana U جانوران دودست
acephali U جانوران بیسر
animality U زندگی جانوران
animalist U پیکرنمای جانوران
biosystematic U رده بندی جانوران
to water [horses, cattle, etc.] U آب دادن [به جانوران بومی]
verminous U پر از حشرات یا جانوران موذی
zootaxy U طبقه بندی جانوران
articulata U جانوران حلقه دار
pincer U عضو گازانبری جانوران
wild beasts U جانوران وحشی وحوش
underbody U پایین تنه جانوران
terrarium U نمایشگاه جانوران خشکی
zooid U جانورسان شبیه جانوران
arthropoda U جانوران مفصل دار
animal husband U پرورش جانوران اهلی
king of beasts U پادشان جانوران :شیر
neontology U بررسی جانوران مانده
oestrum U شهوت ومستی جانوران
instincts U هوش طبیعی جانوران
instinct U هوش طبیعی جانوران
pachyder mata U جانوران پوست کلفت
clawing U سرپنجه جانوران ناخن
claw U سرپنجه جانوران ناخن
claws U سرپنجه جانوران ناخن
clawed U سرپنجه جانوران ناخن
achordata U جانوران فاقد ستون فقرات
weasel U جانوران پستاندار شبیه راسو
weasels U جانوران پستاندار شبیه راسو
aquariums U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
To kI'll animals for food . U جانوران را برای غذا کشتن
gamekeeper U متصدی جانوران شکاری قرقچی
animalcular U وابسته به جانوران ذره بینی
epizootic U منتشر شونده درمیان جانوران
aquaria U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
vivarium U جای نگاهداری جانوران زمینی
seafood U غذاهای مرکب از جانوران دریایی
gamekeepers U متصدی جانوران شکاری قرقچی
limnologist U زیست شناس جانوران اب شیرین
microorganism U جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
aquarium U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
somite U حلقه یابند بدن جانوران
lorica U پوسته سخت حافظ جانوران
microorganisms U جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
zoometry U اندازه گیری اندامهای جانوران
humane killer U تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
foot and mouth U یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
polyphagous U تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
polyzoic U مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
rodenticide U دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
incestuous U وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
fauna U کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
foraminifer U جنسی از جانوران ریز ریشه پای
chitin U جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
zoography U علم توصیف جانوران وخوی انان
deadfall U دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
Aborigines U سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
chine U مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
inbreed U پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
sea fire U شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
lethal chamber U اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
pond life جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
herd book U نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
awn U الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
pinfold U جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
graphics U پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
aquaria U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquarium U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
roe U أشپل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
aquariums U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
Brits U جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
hard roe U اشبل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
roe U اشبل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
hard roe U أشپل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
drag net U توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد
oestrual U در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
Brit U جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
omnivora U جانوران همه چیزخوار مانند خوک و اسب ابی
lanugo U کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
heteromorphic U جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
inbreeding U تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
zoophyte U انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
labyrinthodon U سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
galantine U خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
plants indigenous to that soil U هستند
they are all of one mind U هستند
ScriptX U هستند
are U هستند
totem pole U تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem poles U تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
they are at loggerheads U هر دو سنگ یک من هستند
who are they? U انها کی هستند
there are numbers who U بسیاری هستند که
they are well matched U هم کفو هستند
5, 7, 9 are odd numbers . U 5؟7؟9 اعداد فرد هستند
Such people are wicked . U اینگونه آدمها شر هستند
analogue U ی از حالت آنالوگ هستند
The roads are obstructed. U جاده ها مسدود هستند.
they are well matched U حریف یکدیگر هستند
analogues U ی از حالت آنالوگ هستند
analog U ی از حالت آنالوگ هستند
such as are happy U انهایی که خوشبخت هستند
ring topology U در حلقه بهم وصل هستند
These football players are the pick of the bunch . U این فوتبالیست ها گل سر سبد هستند
dialectical materialism U اساسا اقتصادی یا مادی هستند .
the ins U انان که سر کا یا دارای متامی هستند
Price are fixed here . U دراینجا قیمتها ثابت هستند
Take things as you find them. <proverb> U مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
great dangers impend over us U خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
However difficult the circumstances [are] , ... U هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ...
The two are rhyming words . U این دو لغت هم قافیه هستند
They are at daggers drawn. They are bitter enemies. U بخون یکدیگه تشنه هستند
numeric U که فقط حاوی اعداد هستند
series U مداری که قط عات آن با هم سری هستند
X/OPEN U ول ایجاد سیستمهای باز هستند
arrays U آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند
capability U لیستی از اعمالی که قابل انجام هستند
the strangers in tehran U بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند
nut structure U ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
target audience U گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند
things in possession U اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند
downsize U که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند.
This canary and its mate are in the same cage U این قناری وجفتش در یک قفس هستند
The twins look just like each other. U دوقلوها خیلی شبیه یکدیگر هستند.
array U آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند
Prices are rising ( falling ) . U قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند
the outer world U مردمی که بیرون از محیط شخص هستند
modes U که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
mode U که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
finished U کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
What percentage of the people are literate? U چند درصد مردم با سواد هستند ؟
bank holiday U روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند
I musn't eat food containing ... من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم.
outs and ins U انانی که سر کار دارای مقامی هستند
regular guy <idiom> U شخص مهربانی که همه با دوست هستند
a further 50 are in prospect U ۵۰ تای دیگر مورد انتظار هستند
buffer U کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند
People are looking for new ideas. U مردم عقب فکرهای تازه هستند
Boys will be boys. U پسرها حالا دیگه اینطور هستند.
anticlastic U [ظاهری با دو قوس که دو منحنی برخلاف هم هستند.]
notochord U نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
hemoglobin U ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
formed U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
queueing U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
form U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
queues U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
library U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
storage U مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
clock U سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
libraries U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
hylotheism U اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
sets U تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
channelled U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
set U تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
channels U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
forms U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
Where are the luggage trolleys? U چرخ دستی حمل بار کجا هستند؟
Where are the luggage trolleys? U چرخ دستی اسباب و اثاثیه کجا هستند؟
queen's ware U فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند
setting up U تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
to feel a pang of guilt U ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند
sig U علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند
Recent search history Forum search
1Potential
2Some of my translations are missing !
1incentive
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1pedal pamping
1construed
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com